قفس

وبلاگ شخصی احمدرضا محمدیان

یک فنجان درد دل بدون شکر برای تو آورده ام بنوش… تا از دهان نیفتاده… بنوش…

قفس

احمدرضا محمدیان
وبلاگ شخصی احمدرضا محمدیان یک فنجان درد دل بدون شکر برای تو آورده ام بنوش… تا از دهان نیفتاده… بنوش…

قفس

 نمی دانم چرا خودم را زندانی کرده ام ؟؟؟

چرا...!!!

کودک دورنم چه گناهی داشت ...؟؟؟

آیا او سزاوار این اسارت بود ...؟؟؟

گناهی نداشت، هنوز پاک است و ساده

چاره ای نیست ، مگر می شود از خود گریخت ؟؟؟

آیا من واقعا  بی گناه بودم ؟؟؟

نمی دانم، شاید بزرگترین گناهم

زندانی و حبس روحم بود ...!!!!

من روحم را به اسارت بردم ، خود من ...!!!

گاهی دلم آنقدر از زندگی سیر می شود

که می خواهم تا سقف آسمان پرواز کنم

روی ابرهایش دراز بکشم

سبک ، آرام ،  آسوده ... !!!

مثل ماهی های حوضمان که چند روزیست

روی آب ، با سایه ای از آسمان

سبک ، آرام  وآسوده دراز کشیده اند ... !!!



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






موضوعات مرتبط:

تاريخ : | | نویسنده : احمدرضا محمدیان |

.: Weblog Themes By M a h S k i n:.
مرورگر شما پخش آنلاين را پشتيباني نمي کند


ساخت کد موزیک آنلاین

ساخت کد موزیک آنلاین